دل یه جوری وانمود می کنی که انگار هنوز چشات دنبالشن
متاسفم واست ، واسه این که روح و روانم همگی بیزارشن
امروز دیدمش و تو ترسیدی
تا چشاش به چشام افتاد تو می لرزیدی
دفعه قبل با همون چشاش تو رو برد
وقتی کهنه شدی تو رو شکست و واسه من پس اورد
تو داری واسه اون خودتو می خوری
حقته از آدمی مثل اون توسری بخوری
آخه این همه آدم چرا پیش این گیری
باهات چیکار کرده که پیشش قول و زنجیری
می دونم داری نم نم آب میشی واسه اون
صداتو کسی نمی شنوه ولی می ره تا آسمون
تو انقدر که به یاد اونی به یاد من نیستی
تو از اولم مال اون بودی می دونم مال من نیستی
می دونی به جز تو چند تا دل دیگه گروشن
همشون به قیمت شکستن قلب صاحبشون رها می شن
کاش میشد راحت شی و بی خیالش
بذار بره با اون دل بی مرامش