روح خسته شده و جسم نالان قلب شکسته شده چشم گریان
امروز روز سیاه موندنِ فردا شب سفید مردنِ
دیگه لیلی مجنون ها تکراری شدن عاشق ها ،آدمک ها و بعد اسباب بازی شدن
روزهامون شب نماست و شب هامون سیاه شدن
دلامون سخت شده ، همه پر از گناه شدن
وصیتم آخرشه کلمه ها تموم شدن دلامون تو کوچه های از هم جدا ، جدا شدن
اگه این جام شوکرانی دوای دردمه پس بنوشم ، بنوشم که دوای مرگمه