دل خسته پر قصه چشا گریون لبا بسته
حس سرما توی گرما احساس غم توی جشن هام
اتاق تاریک و تنهایی من این جا و تو اونجایی
حس سرما توی گرما احساس غم توی جشن هام
اتاق تاریک و تنهایی من این جا و تو اونجایی
دونه اشک توی چشمام عکسای تو توی دستام
اتاق پر خاطات ماست پنجرش رو به دریاست
اما اون دریا الان طوفانیه جای تو توی اتاقم خالیه
مثه تو توی دنیا یه دونه بود یکی دیگه دستش توی دست تو بود
تو واسه اونو قسمت من تنهایی شد با تو بودن واسه من رویایی شد
کاش دل منم یه روز پر می زد کاش آسمون به منم لبخند می زد
اما آسمون از همیشه ابری تره این بارون از هر طوفانی بدتره
همه وجودم سوخت هنوز چشام تره تو با اون هستی شاید اون بهتره
تو برو منم می رم یه جای دور اینقدر میرم تا بشم یه نقطه کور
میرم شاید یکی مثل خودم پیدا بشه میرم شاید این دل از دل تو جدا بشه
اتاق پر خاطات ماست پنجرش رو به دریاست
اما اون دریا الان طوفانیه جای تو توی اتاقم خالیه
مثه تو توی دنیا یه دونه بود یکی دیگه دستش توی دست تو بود
تو واسه اونو قسمت من تنهایی شد با تو بودن واسه من رویایی شد
کاش دل منم یه روز پر می زد کاش آسمون به منم لبخند می زد
اما آسمون از همیشه ابری تره این بارون از هر طوفانی بدتره
همه وجودم سوخت هنوز چشام تره تو با اون هستی شاید اون بهتره
تو برو منم می رم یه جای دور اینقدر میرم تا بشم یه نقطه کور
میرم شاید یکی مثل خودم پیدا بشه میرم شاید این دل از دل تو جدا بشه